پژوهش حاضر به دنبال مطالعه ساختارهای علمی و اجرای حقوق کودک در استان مرکزی بوده است. بنابراین سطح تحلیل، در سطح کلان و ساختاری است، به این شکل که، کلیه برنامهها، اقدامات و ساختارها در رابطه با حقوق کودک در استان مرکزی، شناسایی و سپس با استفاده از روش تحلیل اسنادی ـ کتابخانهای مورد تحلیل قرار گرفتهاند. هدف پژوهشگر، شناسایی نقاط قوت و ضعف علمی و اجرایی در رابطه با حقوق کودک در استان مرکزی بوده است و در نهایت به ارائه راهکار برای سیاستگذاران در جهت اصلاح وضعیت موجود پرداخته است. عدم وجود تعریف مشخص از «کودک» و «کودکی» در ایران و خردهفرهنگهای پراکنده در استانها مانند استان مرکزی و شکاف در بین تعاریف نهادهای مختلف از جمله نهاد دین، قانون و حقوق، علاوه بر عدم انطباق هرکدام با فرهنگ عامه، عدم وجود قدرت تجویز و سیاستگذاری برای کمیتههای حقوق کودک استانداریها از جمله استانداری مرکزی، سیستم انکار دستگاههای متولی برنامههای حمایت از کودکان، و در واگذاری مسؤولیت حقوق کودکان در استان به دفترهای امور بانوان و خانواده استانداریها منجر به در اولویت دوم قرارگرفتن برنامههای حقوق کودک در استانها مانند استان مرکزی شده است. در نتیجه همه این موارد منجر به ایجاد موانعی در بهبود وضعیت حقوق کودکان ایران در سطح کلان و استان مرکزی در سطح خردتر شده است.
Sha’ban M. Sociological Analysis of Child Rights in Iran: The Scientific and Executive Status of Committee on the Rights of the
Child in Markazi Province. Child Rights 2019; 1 (1) :37-70 URL: http://childrightsjournal.ir/article-1-81-fa.html
شعبان مریم. حقوق کودک در ایران: تحلیل وضعیت علمی و اجرایی کمیته حقوق کودک استان مرکزی. فصلنامه حقوق کودک. 1398; 1 (1) :37-70