دانشگاه تهران، گروه حقوق جزا و جرمشناسی، تهران، ایران.
چکیده: (554 مشاهده)
بزهکاری نوجوانان نوعی اعلام ناسازگاری با جامعه و یک نشانه خطر در زمینه احتمال ماندگاری آنان در ورطه مجرمانه به شمار میرود. هدف اصلی اعمال ضمانت اجرا و کیفر در برخورد با جرائم نوجوانان، اصلاح، تربیت و بازسازگاری آنان بوده و بیش از هر چیز، تلاش تدابیر عدالت کیفری به سمت بازپروری و آمادهنمودن فرد در بازگشت به جامعه میباشد، لذا به نظر میرسد حبس و مجازات سالب آزادی نمیتواند جهت دستیابی به این اهداف چندان کارآمد باشد و چه بسا برخوردهای قهرآمیز و شدید میتواند به سوگیری درست و نادرست نظام رفتاری آنان بیانجامد. در نتیجه مجازاتهای جایگزین حبس در مورد جرائم نوجوانان، تحت تأثیر آموزههای عدالت ترمیمی، بیش از هر چیزتأثیرگذار خواهد بود. مجازاتهایی که با توجه به جرم ارتکابی، شخصیت و پیشینه کیفری مجرم، دفعات ارتکاب جرم، وضعیت بزهدیده و آثار ناشی از ارتکاب جرم توسط دادگاه تعیین و با مشارکت مردم و نهادهای مدنی در اجتماع به اجرا درمیآیند. اقداماتی از قبیل اعمال دوره مراقبت، اقامت در منزل، نگهداری در روزهای پایان هفته، نظارت الکترونیک، خدمات عمومی رایگان و نهادهای ارفاقی مانند تعویق صدور حکم، ترک تعقیب، تعلیق تعقیب، بایگانیکردن پرونده، معافیت از کیفر، میانجیگری کیفری، تعلیق مجازات، نظام نیمه آزادی و آزادی مشروط به مجرم فرصت میدهد تا درصدد جبران خطای ارتکابی و آسیب وارده به جامعه برآمده و احساس مسؤولیتپذیری و کارآمدی در جامعه کند، گرچه باید در نظر داشت افراط در مجازات جایگزین حبس، بدون در نظرگرفتن بسترهای خانوادگی، محیط زندگی و شرایط اقتصادی یک نوجوان، نوعی رهاکردن وی در شرایط ناامن موجود در زندگیاش است که او را به سمت بزهکاری سوق داده بود و اکنون بار دیگر به همین محیط سپرده میشود که چه بسا منتج به وقوع جرائمی جدی و مزمنشدن بزهکاری در وی گردد؛ در چنین مواردی، آرامش و انضباط نگهداری در کانون اصلاح و تربیت و مؤسسات تربیتی بر این قبیل اقدامات ترجیح دارد. در این مقاله، به بررسی مبانی و اقسام مجازاتهای جایگزین حبس در جرائم اطفال پرداخته و سپس نگرش انتقادی پیرامون برخی مصادیق اجرایی و همچنین ایرادات احتمالی اعمال مجازاتهای جایگزین حبس مورد تبیین قرار میگیرد.