زمینه و هدف:از آنجا که تاکنون علیرغم توجهات و مطالعات در خصوص پدیده «کودکان کار»، وضعیت آنان بهتر نشده، در این تحقیق برآنیم تا با رویکردی کیفی و با روش مرور نظاممند مطالعاتی که تاکنون در این حوزه نگاشته شده، نقاط قوت ضعف پژوهشها را بازیابی و پیشنهادات کاربردی ارائهشده آنان را ارزیابی کنیم تا مشخص شود چه میزان در بهبود وضعیت کودکان کار مؤثر بودهاند و در نهایت پیشنهاداتی کاربردی ارائه دهیم. روش:برای این منظور، پس از جستجو در پایگاههای اطلاعاتی و یافتن مطالعات مرتبط با موضوع کودکان کار، ۲۰ عنوان مطالعه وارد فرایند مرور نظاممند شدند. یافتهها:نتایج نشان میدهد: ۱ـ با گذر زمان، مسألهمندی پدیده کودکان کار بیشتر شده و این موضوع بحرانیتر شده؛ ۲ـ ریشهایترین علت گرایش والدین به اجبار فرزندان به کار فقر اقتصادی است؛ ۳ـ در قوانین ایران، قوانین کافی برای حمایت از کودکان وجود دارد، اما اجرای قوانین در عمل محقق نشده؛ ۴ـ نقش بخش خصوصی و سازمانهای مردمنهاد در برقراری ارتباط با کودکان کار، آگاهیبخشی به خانوادهها و حمایت مالی خانوادهها بسیار پررنگ است. نتیجهگیری:جمعبندی نتایج تحقیقات و راهکارهای ارائهشده، بیانگر آن است که اقدامات برای رفع معضل کودکان کار، به دو دسته تقسیم میشوند: نخست اقدامات ساختاری و کلان که فقط در حوزه مسئولیتهای بخش دولتی است و تاکنون در انجام این مسئولیتها موفق نبوده و حتی ضمانت اجرایی برای قوانین مصوب حمایتی در نظر نگرفتهاند و این مسأله خود قوانین این حوزه را بیاثر کرده؛ دوم اقدامات مربوط به سطوح میانی و خرد که بخش خصوصی تاکنون در این زمینه به خوبی فعال بوده و موفقیتهایی نیز کسب کردهاند. در نهایت بخش دولتی باید در ایجاد زیرساختهای کلان اقتصادی و منظقهای و نظارت بر اجرای صحیح قوانین حوزه کار کودک، همت بیشتری صرف کند. در فقه پویای اسلامی نیز قوانین مربوط به ولایت و سرپرستی کودکان توسط پدران بازبینی شده و اختیارات ولی محدود شود.