گروه تاریخ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران.
چکیده: (389 مشاهده)
زمینه و هدف:آشنایی ایرانیان با ساختارهای سیاسی و اجتماعی غرب زمینهساز شکلگیری اندیشههای متجددانه در ایران گردید؛ نخستین نمونه بارز آن را در مشروطه ایرانی میتوان مشاهده کرد. شکلگیری نظام مشروطه باعث شد تا در زمینههای فرهنگی ـ اجتماعی نیز همانند حوزه سیاسی، تغییراتی به وجود آید؛ توجه به مسائلی چون حقوق شهروندی، حقوق زنان و حقوق کودکان از جمله آن هستند. روش:پژوهش حاضر به روش کیفی با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا گردآوری شده است. یافتهها:بررسی منابع داستانی در دوگانه بازنمایی و برساخت حقوق کودکان در ادبیات داستانی از دوره مشروطه (1285 ش.) تا پایان دوره پهلوی اول (1320 ش.) نشان میدهد که پس از مشروطه و هم زمان با شکلگیری دولت مدرن در ایران، برخی سیاستگذاریهای اجتماعی محدود در رابطه با حقوق کودکان نیز صورت پذیرفته است. در ادبیات داستانی این دوره در رابطه با حقوق کودکان، سه موضوع بازماندن از تحصیل، کودک همسری و کودکانِ طلاق بیشترین ضریب توجه را داشتهاند. همچنین در برساخت کودکی نیز کودکی برخوردار از حقوق اجتماعی معرفی شده است که ضمن برخورداری از آموزش مدرن، در دوران کودکی، کودکی را تجربه نماید. نتیجهگیری:بازنمایی تبعیضها در خصوص حقوق کودکان در این متون داستانی و طرح بحث برساخت حقوق کودکان پس از آن، باعث ایجاد فهم اجتماعی در رابطه با حقوق کودکان در جامعه ایران شده است. گسترش این فهم اجتماعی نقشی مهم در سیاستگذاریهای اجتماعی در خصوص حقوق کودکان در ایران سالهای 1285 تا 1320 داشته است.