گروه روانشناسی، مؤسسه آموزش عالی رشدیه، تبریز، ایران.
چکیده: (126 مشاهده)
زمینه و هدف:کودک همسری از جمله موضوعات حساس و قابل بحث در حوزه علوم انسانی در دنیای امروز است که به صورت موضوع بین رشتهای قابل بررسی است. پژوهشهای کیفی که بتواند این پدیده را عمیقاً و از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دهد، اندک است. از این جهت، پژوهش حاضر با هدف بررسی پدیدارشناسانه کودک همسری انجام گرفت. روش:این تحقیق از نوع پژوهشهای کیفی و مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی است. اطلاعات با استفاده از مصاحبههای نیمه ساختاریافته و از 15 نفر از اقشار مختلف جامعه گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش پدیدار شناسی اسمیت استفاده شد که طی آن 4 مضمون اصلی و 26 مضمون فرعی از دادهها استخراج گردید. یافتهها: نتایج نشان داد که در برخی مضامین فرعی نظیر تعریف، پیامدها و علل کودک همسری، بین تجربیات زیسته افراد با پیشینه تا حدودی همسویی وجود دارد؛ ولی در راهکارهای ارائه شده نتایج متفاوتی دیده میشود. نتیجهگیری:افراد بنا به ترجیحات شخصی خود راهکارهای مختلفی برای والدین و جامعه و خود جوانان در حوزه رفع چالشهای کودک همسری پیشنهاد کردهاند. در این میان توجه به شرایط بومی، استفاده از ابزار فرهنگسازی و وجود سازوکار رسمی برای اهمیتدهی به رضایت افراد در ازدواج جایگاه مهمی دارد. نتایج حاصل از این پژوهش راهگشای تحقیقات بیشتر در حوزه مسائل مربوط به ازدواج و اثرات فردی و اجتماعی آن خواهد بود.