در شرایط امروز جامعه مسأله هویت در دوران کودکی مسألهای اساسی است، زیرا در صورت عدم توجه به آن نسل فعلی و آینده را دچار عدم تعادل و سردرگمی خواهد کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی حق بر هنر و هویت برای کودکان از منظر متون منظوم فارسی (اشعار حافظ، مولانا، سعدی، فردوسی و...) انجام گرفته است. روش پژوهش از نوع تحلیل کیفی به صورت کتابخانهای و با استفاده از تکنیک فیشبرداری و استفاده از منابع نظری و تئوری درباره هویتیابی کودکان میباشد با توجه به نتایج به دست آمده میتوان گفت هویتیابی کودکان در بسترهایی چون خانواده، جامعه و نظام تعلیم و تربیت پا به عرصه وجود میگذارد، لذا گسترش آن در گرو توسعه این بسترهاست. بدینجهت هنگامی که پژوهشگران موضوع هویتیابی کودکان را میکاوند، ابتدا زمینه رشد و توسعه افراد و سپس توسعه جامعه را فراهم میآورند. توجه به حقوق کودکان در ابعاد مختلف نیز در کانون توجه جوامع و ادیان متفاوت در دنیا قرار دارد، به طوری که همواره قوانین متعدد در این زمینه از سوی سازمانها و نهادهای مختلف به تصویب رسیده است. شناخت حق بر هنر، ادبیات و هویت کودک، به عنوان حقوق اساسی او نقش مؤثری در فرایند شکلگیری هویت کودک دارد. والدین اولین و نزدیکترین مرجعی هستند که باید حقوق کودکان را در تمامی موارد اعم از آموزش و هویتیابی رعایت نموده و مسلماً در این زمینه یک پدر و مادر آگاه بیشترین و مفیدترین کمک را میتواند به فرزندش ارائه دهد. همچنین بررسی هنر در اشعار فارسی بیانگر تأثیر هنر بر پرورش شخصیت و هویتیابی کودکان و تکامل اخلاقی و توجه به بعد جسمانی انسان است.