گروه حقوق کیفری و جرمشناسی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران.
چکیده: (1050 مشاهده)
زمینه و هدف: حق داشتن وکیل یکی از مظاهر اصلی دادرسی عادلانه است. در این میان، با توجه به عدم توانایی کامل کودکان در دفاع از خویش، برخورداری آنان از معاضدتهای حقوقی دارای اهمیت بیشتری است. این مطالعه با هدف بررسی میزان اهتمام قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 و نیز اسناد بینالمللی پیرامون معاضدت حقوقی وکیل به کودک در فرایند دادرسی کیفری انجام شد. روش:تحقیق حاضر با بهرهگیری از روش توصیفی ضمن استفاده از منابع کتابخانهای و قوانین و اسناد مربوطه نگارش یافته است. یافتهها:قانونگذار ایران، ضمن انجام برخی اقدامات نوآورانه همچون شناسایی حق ملاقات وکیل در مرحله تحت نظر و توجه به نقش وکیل و معاضدت حقوقی وی برای کودکان در مرحله اعتراض به رأی، در خصوص بهرهمندی کودکان بزهکار از وکیل در مرحله دادرسی، دو رویکرد متفاوت را مد نظر قرار داده است، بدین نحو که پیرامون جرائم تعزیری درجه شش تا هشت و همچنین سایر جرائم تعزیری بدون مجازات قانونی حبس، وجود وکیل در حین دادرسی را غیر اجباری، لیکن به صورت حقی قابل اعمال لحاظ نموده است، اما در جرائمی که رسیدگی به آنها در صلاحیت دادگاه کیفری یک بوده و در جرائمی که مستلزم پرداخت دیه یا ارش بیش از خمس دیه کامل است. همچنین در جرائم تعزیری درجه شش و بالاتر، وجود وکیل در فرایند دادرسی، اجباری فرض شده است. مطالعه اسناد بینالمللی نیز در رابطه با جلوههای معاضدت حقوقی وکیل برای کودکان نشان از آن دارد که تدوینکنندگان آنها در سه مرحله پیشدادرسی، دادرسی و اعتراض به رأی بر نقش و جایگاه وکیل در حمایت از کودکان توجه داشتهاند. نتیجهگیری:قانونگذار داخلی در قانون آیین دادرسی کیفری همسو با اسناد بینالمللی به نقش وکیل و معاضدتهای حقوقی وی نسبت به رسیدگی به جرائم اطفال و نوجوانان، توجه بیشتری نشان داده است.